امير ساعديداريان*-
از منازعه اعراب و اسراييل بهعنوان «رامنشدنيترين منازعه» جهان ياد ميشود و تاريخ شاهد درگيريهاي زيادي ميان آنها بوده اما حال در ميان بهت بازيگران حتي عرب منطقهاي، يک مقام اسراييلي از همکاري ميان اسراييل و عربستان سخن ميگويد و البته اين اتحاد توجيهي جز مقابله با ابرقدرت منطقه ندارد. عربستان براي احياي جايگاه خود در خاورميانه تنشها با ايران را به اوج رسانده و اسراييل گمان ميکند با غنيمت شمردن اين فرصت ميتواند با نزديک شدن به دشمن تاريخي خود به آرزوي ديرينهاش دست يابد.
محمد بن سلمان، وليعهد عربستان که در آينده نزديک پادشاه ميشود، با اتکا به رييسجمهور جنگطلبي که در آمريکا روي کار آمده، در کوبيدن بر طبل جنگ از هيچ اقدامي دريغ نکرده و حال که زمزمههاي کنارهگيري پادشاه سعودي و نزديک شدن هرچه بيشتر وي به قدرت به گوش ميرسد، اسراييليها دستبهکار شده و از غيرممکنها سخن ميگويند.
طي روزهاي اخير اسراييل احتمال همکاري استراتژيک با سعوديها عليه ايران، گروههاي افراطگرا و ديگر تهديدهاي مشترک را مطرح کرده است. مطمئنا ميتوان احتمال همکاري ميان اسراييل و کشورهاي عرب منطقه براي ايجاد يک فضاي استراتژيک جديد را مطرح کرد اما دلايل قابلتوجهي وجود دارد که نسبت به توانايي کابينه بنيامين نتانياهو، نخستوزير اسراييل در برداشتن گامهاي جدي جهت حلوفصل موضوع فلسطين که براي تسهيل يک موفقيت معنادار استراتژيک و ديپلماتيک ضروري است، ترديد کنيم. به هر صورت بخش محوري منازعه اعراب و اسراييل، همان منازعه فلسطين- اسراييل است.
شايد يکي از مهمترين نشانههاي تلاش اسراييل براي همکاري با عربستان، گفتوگوي رييس ستاد مشترک ارتش اسراييل با يک پايگاه خبري برجسته سعودي باشد که طي آن از تهديدهاي مشترک منطقهاي، بهخصوص ايران سخن گفته و پيشنهاد همکاري اطلاعاتي با عربستان را مطرح کرد. اقدام ديگري که اسراييل براي نخستين بار انجام داده، حمايت از قطعنامه سازمان ملل در مورد سوريه است که از سوي عربستان مطرح شد. ضمن اينکه بيانيههاي تند و انتقادي مفتي عربستان، عبدالعزيز الشيخ عليه حماس بهشدت مورد تحسين وزير ارتباطات اسراييل قرار گرفته است.
اما زماني که رييس ستاد ارتش اسراييل ميگويد اين رژيم خواهان همکاري اطلاعاتي با کشورهاي عرب منطقه است يعني در شرايط فعلي هنوز چنين اتفاقي رخ نداده يا شايد منظورش اين است که تماسهاي پنهاني در مورد امور اطلاعاتي وجود دارد اما بسيار محدود است. اما همه اين گمانهزنيها منتج به همان نتيجهاي ميشود که در بالا ذکر شد. روابط عميقتر و آشکارتر ميان اين دو بازيگر منطقه مستلزم پيشرفتي قابلتوجه در مورد فلسطين است. در غير اين صورت هيچ دليلي براي شکلگيري يک اتحاد محکم و آشکار عليه يک تهديد مشترک وجود ندارد.
سه دليل مهم براي اين الزام وجود دارد؛ نخست اينکه نهتنها جمعيت عرب بلکه دولتهاي عرب بهشدت با فلسطين احساس همدردي دارند. دوم اينکه چنين اقداماتي بدون پيشرفت فرآيند صلح فلسطين براي کشورهاي عربي غيرممکن است و سوم اينکه مساله فلسطين همچنان بيثباتکننده و مورد سوءاستفاده گروههاي افراطي مانند القاعده و داعش قرار ميگيرد.
با توجه به اينکه طرف عرب بسيار محتاط عمل کرده، اسراييل در مورد چنين فعلوانفعالاتي سروصدا به راه انداخته و از عبارت «متحدان عرب سني ما» استفاده ميکند که بهشدت اغراقآميز است اما مردم هر دو طرف بهخصوص در جهان عرب را به شنيدن اينگونه عبارات عادت ميدهد. اما نتانياهو و کابينهاش تاکنون نتوانستهاند پاياني بر اين مناقشه بگذارند چراکه مسير صلح اسراييل و اعراب از فلسطين ميگذرد و حال اگر اين رژيم خواهان ايجاد يک همکاري استراتژيک جديد است، بايد هزينهاش را بپردازد. در غير اين صورت باز هم بزرگترين برنده اين مناقشات، تهران خواهد بود.
* عضو هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي
بازتاب اين خبر در رسانه هاي خارجي: