با توجه به واقع شدن ايران بر روي کمربندي زلزله خيز و وجود گسل هاي فراوان، وقوع زلزله در فلات ايران امري طبيعي است. ايران جزو ده کشور بلا خيز و ششمين کشور زلزله خيز دنيا است که زلزله مسبب بيشترين تلفات انساني در آن است و کمر بند زلزله 90 درصد از خاک کشور ما را دربر گرفته است؛ اما آنچه حائز اهميت است، وضعيت اسف بار شهرها و کلان شهرهايي ( مثل تهران، تبريز ... ) است که بر روي گسل ها يا در مجاورت آنها ساخته شده و در معرض خطر زلزله قرار دارند، زيرا که ايران از جمله کشورهايي است که گسل هاي فراوان دارد و حرکت اين گسل ها باعث رها شدن انرژي ذخيره شده و بروز زلزله هاي مکرر مي شود و تلفات جاني و خسارت هاي مالي فراواني را در مناطق شهري بدنبال مي آورد.
در ساعت 21 و 48 دقيقه روز يکشنبه 21 آبان حوالي شهر ازگله واقع در غرب استان کرمانشاه در ناحيه مرزي ايران و عراق زلزلهاي با بزرگي 7/3در مقياس ريشتر با کانوني در عمق 10 کيلومتري زمين به وقوع پيوست که اثر آن در شهرهاي غربي و اکثر شهرهاي مرکزي ايران احساس شد. آمار زمين لرزه هاي ثبت شده در مرکز لرزه نگاري کشوري نشان مي دهد که اين زمين لرزه تا ساعت 16:30 روز دوشنبه مورخ 22/8/96 با 148 پس لرزه همراه بوده است. در بين نواحي لرزه خيز فلات ايران، کمربند چين گسل زاگرس بعنوان قسمتي از کمربند کوه زايي آلپ هيماليا، يکي از جوان ترين و فعالترين زون هاي برخوردي زمين است. زمين لرزه تاريخي سال 958 ميلادي با بزرگي 8/6 باعث تخريب سرپل ذهاب و کشته شدن بسياري از مردم شد. اين زمين لرزه که در بغداد نيز حس شد، و پسلرزه هاي آن که به تناوب در سرتاسر ماههاي نخست سال ادامه داشت، بر منابع آب زير زميني در زاگرس اثر گذاشت. آخرين زمين لرزه تاريخي در اين منطقه در سال 1226 ميلادي با بزرگي 6/5 در امتداد گسل زاگرس مرتفع رخ داده است. سابقه تاريخي وقوع زلزله در زاگرس گوياي آن است که منطقه کرمانشاه از زمانهاي قديم در معرض زمينلرزههاي شديد قرار داشته و در طول تاريخ بارها شاهد خرابيهاي فراواني بوده است، رخداد زلزلههاي سال 1283 هجري شمسي شهر دورود با بزرگي 7/4 ريشتر، 1336 فارسينج (نزديک سنقر) با 7 ريشتر و سال 1337 نهاوند با 6/6 ريشتر در سده بيستم نشانهاي از ناآرام بودن منطقه از ديدگاه لرزه زمين است.
زلزله مخرب و فاجعه آميز کرمانشاه بار ديگر نشان داد که ايران اولا شديدا زلزله خيز بوده و ثانيا در مقابل اين پديده بسيار آسيب پذير است. اما آيا ميتوان گفت اين خطر تمام نقاط ايران را تهديد ميکند؟ وجود چين خوردگي و گسل مهمترين عوامل ايجاد زمين لرزه در نواحي مختلف هستند. بندرعباس و نواحي اطراف آن به دليل تغيير شکل قابل توجه پوسته زمين لرزه خيز ترين نقطه ايران است. در سوي مقابل، مناطقي که تغيير شکل پوسته کمتري دارند جزء مناطق کم خطر محسوب ميشوند. دشت خوزستان و به خصوص نواحي اطراف آبادان، خرمشهر و بندر ماهشهر که نسبت به بسياري نقاط ديگر ايران تغيير شکل نسبي کمتري دارد، ناحيه اي کم لرزه است. تغيير شکل پوسته زمين در شهرهاي شمال شرق خوزستان، استان يزد، اصفهان و برخي از نقاط استان فارس و کرمان و سيستان و بلوچستان اندکي بيشتر بوده و به همين سبب در رده بعدي خطر زلزله جاي مي گيرند.
با افزايش تغيير شکلها و پيدايش چين خوردگي هاي بزرگ، اکثر شهرهاي ايران در رده هاي خطر پذيري زياد و بسيار زياد قرار ميگيرند. متاسفانه نواحي پر جمعيتي مثل تهران، تبريز، مشهد، جيرفت و اکثر نقاط کرمان شهرهايي هستند که گسل هاي فعال متعددي آنها را در معرض زلزله هاي شديد قرار ميدهد. مناطق حاشيه کوير لوت از توان لرزه خيزي بالايي برخوردار هستند اما علت آنکه از خطر زلزله در شهرهاي تهران، تبريز و مشهد بيشتر سخن به ميان آمده، اينست که جمعيت زيادي در محدوده گسلهاي اين شهرهاي بزرگ سکونت ميکنند.
آخرين زلزله مهمي که شهر تهران را به لرزه در آورده مربوط به سال 1830 ميلادي با بزرگاي بيش از 7 و در فاصله حدود 50 کيلومتري از مرکز تهران کنوني رخ داده است و 187 سال است که زلزله مهمي در اين شهر رخ نداده است. در شهر تبريز نيز از زمان زلزله سال 1780 ميلادي و با وجود گذشت 237 سال از آن هنوز زلزله مهم با بزرگاي بيش از 7 رخ نداده است. اگرچه برآورد آماري ميتواند بازه زماني قابل انتظار براي رخداد زلزله هاي مهم را در هر ناحيه نشان دهد اما واقعيت اين است که عبارت رايج «به تعويق افتادن» يا «دير شدن» زلزله با توجه به داده هاي آماري عبارت دقيقي نبوده و چنين براوردي بايد طي مطالعات دقيق ديرينه شناسي بر روي تک تک گسلهاي فعال هر ناحيه حاصل شود.
اثر زلزله کرمانشاه بر ديگر نقاط
تلاقي گسلها در دو منطقه ممکن است به معني اثرگذاري فعاليت آنها بر روي يکديگر باشد. مطالعه پس لرزه هاي زلزله کرمانشاه نشان ميدهد که با گذشت دو روز از وقوع زلزله، استان هاي اطراف کرمانشاه شامل لرستان و ايلام لرزشهايي با بزرگاي بيش از 4 را احساس کرده اند. نزديکي گسلهاي فعال اين دو استان به مرکز وقوع زلزله اصلي سبب تحريک آنها شده و پس لرزه هايي به دنبال داشته است. با توجه به وجود چين خوردگي هاي بزرگ و تغيير شکل قابل توجه پوسته زمين در استان کرمانشاه و نواحي اطراف آن، انرژي بزرگي در لايه هاي زمين انباشته شده است ممکن است در اثر تحريک گسلهاي اطراف کانون، پس لرزه اي حتي بزرگ تر از زلزله اوليه در اين ناحيه به وقوع بپيوندد. با توجه به اين حقيقت که پس از گذست دو روز از وقوع زلزله، پس لرزه هاي بزرگي حتي در استان هاي اطراف احساس شده است، احتمال ادامه وقوع پس لرزه ها طي روزهاي آتي به هيچ وجه دور از انتظار نيست.
بايد يادآور شد که احتمال تحريک گسلها با نزديک شدن به کانون اين زلزله و همچنين ارتباط يافتن با گسل فعال اين ناحيه تشديد ميشود. حدود 150 ميليون نفر در ايران و عراق اين زلزله را احساس کردند اما با توضيحات ارائه شده رخداد آن به تحريک گسلهاي دور از کانون ارتباطي ندارد و هر احتمالي که قبلاً براي اين گسلها در نظر گرفته شده بود به قوت خود باقي است.
*عضو هيات علمي دانشکده عمران دانشگاه شهيد بهشتي تهران
لينک اين خبر در: