ايران از کشورهايي است که سالانه به واسطه بلاياي طبيعي عليالخصوص زمينلرزه متحمل خسارت فراوان جاني و مالي ميگردد. ازاينرو، شناخت مناطق پرخطر از نظر زلزله، امري حياتي و ضروري به شمار ميرود. با مطالعه نقشههاي پهنهبندي خطر نسبي زمينلرزه و نيز با مقايسه فاصله نقاط از سرچشمههاي احتمالي لرزه زا و در نظر گرفتن جنبش بخشي از آنها، کل گستره به شش پهنه خطر بسيار بالا، خطر بالا، خطر نسبتاً بالا، خطر متوسط، نسبتاً پائين و خطر پائين تقسيم شده است. در محدوده مجموعه شهري تبريز، چهار گسله عمده و اصلي واقع شدهاند که عبارتاند از: گسله فشاري شمال تبريز- گسله فشاري تسوج – گسله شرفخانه – گسله صوفيان. گسل فشاري شمال تبريز، با راستاي شمال غربي – جنوب شرقي و شيب زياد به سمت شرق واقع شده است. تاکنون زمينلرزههاي سهمگين بسياري در ارتباط با جنبش گسل تبريز به وقوع پيوستهاند که از نظر بزرگي قابلتأملاند.
تفاوت بزرگي و شدت زلزله
زلزله لرزش ناگهاني پوسته جامد زمين است که هر از چند گاهي در نواحي که بر روي نوار زلزلهخيز قرار دارند رخ ميدهد. اين پديده طبيعي داراي خصوصيات و ويژگيهاي منحصربهفردي است، که آگاهي از پديدههاي همراه زلزله، شناخت گسلها و انواع آن در تعيين الگوي لرزهخيزي مناطق مختلف داراي اهميت است.
قدرت تخريبي يک زلزله علاوه بر قدرت ذاتي آن به ساختار زمين در منطقه موردنظر و ساختوسازهاي موجود بستگي دارد. گاهي در خبرها شنيدهايم که براي توصيف قدرت يک زلزله از عبارت «شدت» و گاهي نيز از عبارت «بزرگي» زلزله صحبت به ميان ميرود.
«شدت» يک زمينلرزه از روي آثار خرابيها و تأثيراتي که زمينلرزه بر انسان و تأسيسات ميگذارد مشخص ميشود. ميزان ويرانيهاي به بار آمده از زمينلرزه با يک مقياس دوازدهگانه به نام «مرکالي» توصيف ميشود. اين مقياس که کاملاً حالتي کيفي و توصيفي دارد از يک (I) که نمايانگر ارتعاشاتي بسيار ضعيف و غير محسوس است شروع ميشود و به دوازده (XII) که شدت خرابي آن فاجعهآميز است ختم ميگردد.
شدت
|
شرح خرابي
|
I
|
احساس نميشود، مگر در شرايط ويژه. تنها توسط دستگاههاي لرزهنگار قابل ثبت است.
|
II
|
توسط افراد در حال استراحت و در طبقات بالاي ساختمانها حس ميشود. برخي اشياء آويزان ممکن است نوسان کنند.
|
III
|
در فضاي باز و در طبقات بالايي ساختمانها کاملاً قابل احساس است. مردم آن را بهصورت زلزله شناسايي نميکنند. ارتعاش مانند عبور کاميون است. مدتزمان لرزش قابل تخمين است.
|
IV
|
در طي روز در فضاي بسته توسط افراد زيادي حس ميشود و در فضاي باز عده معدودي حس ميکنند. در شب عدهاي را از خواب بيدار ميکند. بشقابها، پنجرهها و دربها تکان خورده و صدا ميکنند. در ماشينهاي ايستاده ارتعاش قابلدرک است.
|
V
|
زلزله توسط هر فردي قابل احساس است. بسياري از خواب بيدار ميشوند. برخي از پنجرهها، بشقابها و غيره شكسته ميشوند. گچ کاريهاي ساختمانها ترك ميخورند. اشياء ناپايدار، واژگون ميگردند. سروصداي درختان و ساير اشياء مرتفع شنيده ميشود و آونگ ساعتها متوقف ميگردند. دربها باز و بسته ميشوند و امتداد حركت زمينلرزه قابلدرک است.
|
VI
|
زلزله توسط بسياري از افراد حس ميشود و بسياري از مردم وحشتزده به فضاي باز پناه ميآورند. اشياي سنگين جابجا ميشوند و قطعات از گچ کاري كنده ميشود. دودکشها فروميريزند و خسارات جزئي به بار ميآيد. افراد به حالت نامتعادل قدم ميزنند و يا ميايستند. پنجرهها، دربها و بشقابها شكسته ميشوند. ساختمانهاي خشتي و ضعيف ترك برميدارند. زنگهاي كوچك به صدا درميآيند.
|
VII
|
مردم وحشتزده به فضاي باز فرار ميکنند. خسارت بسيار كمي در ساختمانهايي كه خوب طراحي و ساختهشدهاند وارد ميشود. به ساختمانهاي متوسط و معمولي خسارات جزئي و متوسط وارد ميگردد. خسارات هنگفتي در ساختمانهاي ضعيف و بد طراحيشده وارد ميشود. خسارت به ساختمانها شامل ترك و فروافتادن گچ کاريها است و آجرهاي سست، لق ميشوند. ايستادن مشكل ميشود و اثاثيه شكسته ميشوند. زنگهاي بزرگ به صدا درميآيند. زهکشهاي سيماني آبرساني خسارت ميبينند. لغزشهاي كوچك اتفاق ميافتد.
|
VIII
|
خسارت در ساختمانهايي كه طراحي ويژه شدهاند، بسيار جزئي است و در ساختمانهاي معمولي با فرو ريزشهاي جزئي همراه است و در ساختمانهاي ضعيف بسيار شديد است. ديوارهاي جداكننده به خارج از قاب ساختمان پرتاب ميشوند.
دودکشها، ستونها، ديوارها و دودکشهاي کارخانهها و سنگهاي يادبود سقوط ميکنند. اشياء سنگين واژگون ميگردند. تغييراتي در سطح آب چاهها ايجاد ميشود. ماسه و گل به مقدار كم بيرون زده ميشوند. رانندگي مشكل ميگردد. بهارخوابهايي در زمينهاي مرطوب و شيبهاي ملايم ايجاد ميشود. تغييراتي در آب و درجه حرارت چشمهها و چاهها ايجاد ميشود. خانههاي اسكلت دار بر روي سطح پي حركت ميکند. شاخههاي درختان شكسته ميشوند.
|
IX
|
خسارت هنگفتي در ساختمانهايي كه طراحي ويژه شدهاند، ايجاد ميشود. ساختمانهاي اسكلتي خوب طراحي شده كج ميشوند. ساختمان بر روي پي تغيير مكان ميدهد. بهارخوابهايي آشكار در زمين ايجاد ميگردد. خطوط لوله زيرزميني شكسته ميشوند. وحشت عمومي بر مردم غالب ميشود. ساختمانهاي ضعيف ويران ميگردند و بر ساختمانهاي معمولي خسارت سنگين وارد ميگردد و گاهي كاملاً فروميريزند. ساختمانهاي نوع قوي تر خسارت جدي ميبينند و خسارت اساسي به پي وارد ميگردد. در مناطق آبرفتي ماسه و گل بيرون ميآيند.
|
X
|
سازههاي چوبي خوب ساختهشده ويران ميشوند. بسياري از سازههاي اسکلت دار بنايي به همراه پي ويران ميشوند. در زمين ترکهاي بزرگي ايجاد ميگردد. خطوط راهآهن كج ميشوند. زمينلغزشهاي هنگفتي در كنار رودخانهها و شيبهاي ملايم اتفاق ميافتد. آب سروصداهاي زيادي (چلپ و چلوپ) ميکند. خسارات جدي به سدها و مخازن وارد ميگردد. در زمين، لغزشهاي بزرگ اتفاق ميافتد و آب از مخازن و کانالها و رودخانهها و درياچهها و غيره بيرون ريخته ميشود.
|
XI
|
ساختمانهاي كمي، استوار باقي ميمانند. پلها ويران ميگردند. خطوط لوله زيرزميني كاملاً غيرقابل استفاده ميشوند. خطوط راهآهن بهشدت كج ميشوند. زمين باتلاقي ميشود. لغزشهايي در زمينهاي نرم ايجاد ميشود.
|
XII
|
خسارت كلي، امواج بر روي سطح زمين مشاهده ميشوند. اشياء به هوا پرتاب ميشوند و سنگهاي بزرگ جابجا ميشوند.
|
اگر بخواهيم اندازه زلزلههاي رخداده در سراسر جهان را باهم مقايسه کنيم، به معياري نياز خواهيم داشت که همانند شدت به تراکم جمعيت و نوع ساخت بستگي نداشته باشد و بتوان آن را براي مناطق مسکوني و غيرمسکوني بکار برد. «بزرگي» يک زمينلرزه مقياسي از ميزان انرژي رها شده را به دست ميدهد، هر چه تنش ذخيرهشده در سنگ، قبل از ايجاد گسيختگي بيشتر باشد، مقدار انرژي آزاد شده و به همراه آن بزرگي زلزله افزايش خواهد يافت. مفهوم بزرگي را اولين بار دانشمندي به نام «ريشتر» و آن هم براي زمينلرزههاي ايالت کاليفرنياي آمريکا (محدوده گسل معروف سن اندرياس) ارائه داد. به همين دليل تعريفي که او از بزرگي زلزله ارائه داد امروزه به همين نام مورداستفاده قرار ميگيرد.
بهمنظور مقايسه اين دو، در جدول زير با توجه به اطلاعات بهدستآمده از زلزلههاي ثبت شده در نزديکي کانون زلزله معادلسازي دو کميت صورت گرفته است.
از بررسي حوادث گذشته ميتوان فهميد برهمکنش شرايط زير ميتواند بر افزايش خسارات حريق ناشي از زلزله مؤثر باشد:
-
ساختمان خالي از سکنه باشد و افراد براي کاهش صدمات وارده به سيستم گاز و يا کنترل حريقهاي کوچک حضور نداشته باشند.
-
ساختمانهاي بلند يا مجتمعهاي انبوه پوشش گياهي مستعد براي آتشسوزي.
-
شرايط جوي باد تند و رطوبت اندک.
-
آسيب سيستم توزيع آب که قابليتهاي آتشنشاني را بشدت محدود ميکند.
-
کاهش پاسخگويي آتشنشاني به دنبال خرابي وسايل ارتباطي ،تقاضاي متعدد براي کمک ،آسيب مستقيم ايستگاه آتشنشاني،محدوديت راه دستيابي به علت تراکم ترافيک و تخريب مسيرهاي تردد و تأخير در کمکهاي متقابل همسايگان.
جمعبندي
زلزلههاي سه سال گذشته تبريز نشان داد که گسلهاي اين شهر وارد مرحله فعاليت جديدي شده و به اعتقاد کارشناسان زمينشناسي، گسل تبريز بهعنوان يک پديده خطرناک طبيعى فعاليت جدى يافته و حتى لايههاي جوان زمينهاي مسير خود را تحت تأثير قرار داده است. تمام متخصصان علم زلزله بر حتمي بودن بروز زلزله در آذربايجان شرقي و بهخصوص شهر تبريز صحه ميگذارند و با توجه به نزديک شدن دوره بازگشت زمينلرزههاي بيش از 7 ريشتر اين منطقه، خود را براي بروز فاجعه انساني و اقتصادي ديگري آماده ميکنند. طبق پيشبينيها وقوع زلزله احتمالي در اين منطقه سبب تخريب 87 درصد از ساختمانهاي بنايي، 15 درصد از ساختمانهاي بتني و 17 درصد از ساختمانهاي فلزي شهرستان شده و با 5000 نفر کشته و مجروح به يکي از زلزلههاي مخرب تاريخي بدل خواهد شد. وجود شبکههاي وسيع توزيع گاز در منطقه و امکان ترکيدگي لوله و خطرات ناشي از آتشسوزي پس از زلزله ميتواند بيشازپيش بر وسعت فاجعه بيفزايد.
سيستم هشدار سريع با دريافت اولين امواج مخرب زمينلرزه پس از رويداد، باعث قطع سيستمهاي مهم در يک شهر ميشود. اگرچه براي شهر تبريز فاصله صفر تا گسل کارايي سيستمهاي هشدار سريع را کاهش ميدهد؛ اما استفاده از آن در جهت قطع شريانهاي مهم و حياتي مانند گاز و برق براي جلوگيري از آتشسوزي و مخاطرات وابسته به بعد از تخريب زلزله بسيار مهم خواهد بود.