سرمقاله جناب دکتر امير ساعدي داريان عضو هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي
سعد حريري نخستوزير لبنان ديروز در عربستان سعودي و در مقابل دوربين پخش زنده شبکه العربيه عربستان با طرح اتهاماتي عليه جمهوري اسلامي ايران و ادعاي اينکه جانش درخطر است از مقام نخستوزيري استعفا داد.
حريري در حالي برخلاف قانون اساسي لبنان استعفاي خود را نه در خاک اين کشور و و نه در ديدار با رئيسجمهور اعلام کرد که يک روز پيشازاين با علياکبر ولايتي، مشاور بينالملل مقام معظم رهبري در لبنان ديدار و دو طرف بر روابط گرم، صميمي و دوستانه تهران – بيروت تأکيد کردند.
در اين ديدار که محل کاخ نخستوزيري لبنان انجامشده بود، ولايتي ضمن ستايش پيروزيهاي دولت و ملت لبنان، بر شکست قريبالوقوع همه تروريستها و جريانات افراطي و تکفيري در منطقه تأکيد کرد. حريري هم ضمن خوشآمد گويي به ولايتي تأکيد کرد: در منطقه با چالشهاي جدي از سوي تروريستها و جريانات افراطي و تکفيري روبرو هستيم و بايد تلاش کرد تا در مقابل آنان با ايستادگي به پيروزي دستيافت.
پسازاين ديدار که نشانهاي از اختلاف ميان دو طرف وجود نداشت، حريري که بهتازگي از رياض به بيروت بازگشته بود دوباره بار سفر به اين کشور ميبندد و از همانجا نيز استعفاي عجيب خود از مقام نخستوزيري را با طرح اتهاماتي عليه ايران اعلام ميکند که اين خود نشانهاي از آن بود که اين استعفا توسط عربستان سعودي براي او ديکته شده است.
او با طرح اين ادعا که «فضاي کنوني لبنان شباهت بسياري به زمان قبل از ترور «رفيق حريري» (پدر وي) دارد» مدعي شد: «توطئهاي در پشت پرده براي هدف قرار دادن من در جريان است (بيم «ترور شدن» دارم.)
حريري سپس حمله به ايران و حزبالله را آغاز کرد و گفت: «دستهاي ايران در منطقه قطع خواهد شد»؛ پيشتر نيز سابقه داشته که ايران به تسلط بر برخي پايتختهاي عربي افتخار کند؛ايران به هرکجا قدم ميگذارد فقط فتنه و ويراني بهجاي ميگذارد... نميپذيريم که لبنان محلي براي تهديد امنيت منطقه باشد؛ نميپذيريم که سلاح حزبالله عليه مردم سوريه استفاده شود.
استعفاي نخست وزير لبنان در حالي انجامگرفت که لبنان نزديک به يک سال است از بنبست سياسي خارجشده و توانسته دولتي با موافقت همه گروههاي سياسي داخلي و البته قدرتهاي بزرگ منطقهاي و بينالمللي بهويژه ايران، عربستان آمريکا و فرانسه تشکيل دهد.
ميشل عون آبان ماه سال گذشته پس از نزديک به بيش از 600 روز خلأ رئيسجمهور در لبنان که ناشي از اختلاف گروههاي سياسي داخلي و اوج گرفتن تنش ميان ايران و عربستان بود توانست بهعنوان رئيسجمهور از مجلس لبنان رأي اعتماد بگيرد و او نيز 28 آذرماه سال گذشته سعد حريري را به نخستوزيري برگزيد و مأموريت تشکيل دولت را به او واگذار کرد.
اين در حالي است که پيش از آن نزديک به بيست بار جلسه مجلس نمايندگان براي انتخاب رئيسجمهور تشکيلشده که فقط جلسه اول آن با حضور اکثريت نمايندگان تشکيل شد و طي آن «سمير جعجع» بيشترين بخت براي کسب عنوان رياست جمهوري را داشت اما بازهم نتوانست آراي لازم را کسب کند. جعجع موردحمايت ائتلاف ?? مارس است. در مقابل او ائتلاف ? مارس که شامل حزبالله لبنان و گروههاي نزديک به آن ميشود از ميشل عون حمايت ميکردند.
مخالفت عربستان سعودي با ميشل عون نامزد موردحمايت حزبالله و جريان ? مارس بهعنوان رئيسجمهور لبنان، بر ژرفاي اين بنبست سياسي افزوده بود.
اين در حالي است که جمهوري اسلامي ايران بر طبق سياست سنتي خود در لبنان، امور مربوط به اين کشور را به همپيمانان لبناني؛ يعني حزبالله و گروه هشت مارس واگذار کرده بود ازاينرو نامزد موردحمايت ايران براي رياست جمهوري لبنان همان ميشل عون بود.
سرانجام با انتخاب ميشل عون بهعنوان رئيسجمهور جديد لبنان، جمهوري اسلامي ايران برنده تقابل با عربستان سعودي در ميدان لبنان لقب گرفت و حتي خبرگزاريهاي غربي ازجمله رويترز همان موقع تيتر زدند که «عربستان لبنان را به ايران باخت».
اما ساده انگارانه بود که گمان شود عربستان سعودي به همين سادگي شکست از جمهوري اسلامي ايران را در لبنان بپذيرد و حاضر به تداوم پيشرويها و پيروزيهاي منطقهاي ايران بهويژه در سوريه، عراق و البته لبنان باشد.
همزماني اين استعفا با تحولات منطقهاي مربوط به عرصه ميداني نبرد سوريه هم بيشازپيش گمانهزنيها درباره نقشآفريني عربستان در اين رابطه را افزايش ميدهد. مهمترين آنها، موفقيت ارتش سوريه و همپيمانانش بهويژه حزبالله لبنان در سيطره بر دير الزور است، شهري که يکي از مسيرهاي ارتباطي عراق با سوريه است و ميتواند منجر به امن شدن دوباره راه زميني بين بيروت و تهران شود که اين قطعاً براي سعوديها قابلپذيرش نيست.
از سوي ديگر حريري در متن بيانيه استعفاي خود از واژه فتنهگري درباره ايران و حزبالله استفاده کرد که بسيار شبيه به مواضع و خطابهاي سياسي سياستمداران سعودي در ماههاي گذشته بهخصوص پس از سفر اخير دونالد ترامپ به عربستان سعودي عليه ايران است.
بنابراين به نظر ميرسد که حريري به همراه عربستان سعودي تلاش دارند ايران در منطقه و حزبالله لبنان در داخل کشور را متهم بروز بحران سياسي اخير در لبنان معرفي کنند تا بهواسطه آن زمينه حذف حزبالله لبنان و کاهش نقش و تأثيرگذاري جمهوري اسلامي ايران در منطقه را فراهم کنند.
ازاينرو طي روزهاي آتي بايد منتظر تشکيل جلسه اضطراري وزراي خارجه اتحاديه عرب با دستور کار طرح اتهامات تازه عليه ايران حول محور تلاش براي دخالت در امور داخلي کشورهاي عرب منطقه و همچنين قرار دادن حزبالله در ليست سازمانهاي تروريستي بود؛ رؤيايي که سالها است سعوديها به همراه اسرائيل تحقق آن را آرزو ميکنند.
بنابراين استعفاي حريري و متعاقب آن تلاشها براي محدود کردن حزبالله لبنان و ايران در منطقه را بايد سرآغاز دور تازهاي از تنشها ميان دو کشور ايران و عربستان دانست. آغازگر آن هم همچون گذشته سعوديها هستند که اين بار در زمين لبنان به جمهوري اسلامي ايران اعلام جنگ کرده است.